AbiDic.com
  • دیکشنری

hit upon

hɪt ʌpɑn


english

1 general:: see HIT ON.

American Heritage Idioms


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIT THE MARK
HIT THE NAIL ON THE HEAD
HIT THE NAIL (RIGHT) ON THE HEAD
HIT THE PANIC BUTTON
HIT THE PAVEMENT
HIT THE ROAD
HIT THE ROOF
HIT THE SACK
HIT THE SIDE OF A BARN
HIT THE SKIDS
HIT THE SPOT
HIT THE TRAIL
HIT TOWN
HIT UP
HIT UP FOR
HIT UPON
HIT WHERE LIVES
HIT WITH
HIT ZONE
HITCH
HITCH A RIDE
HITCH ONE'S WAGON TO A STAR
HITCH PINS
HITCH UP
HITCH YOUR WAGON TO A STAR
HITCHHIKE
HITEN SHAH
HITHER
HITHER AND THITHER
HITHER, THITHER, AND YON

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط